هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه باورهای انگیزشی تیزهوشان درباره درس ریاضی با راهبردهای خود نظم دهی انگیزشی بود. بدین منظور 344 دانش آموز سال اول دبیرستان (172 دختر و 162 پسر) که بر اساس نمرات حاصل از گونه هنجاریابی شده «آزمون هوشی اوتیس»، تیز هوش شناخته شدند، به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. علاوه بر آزمون مزبور، «مقیاس باورهای انگیزشی درباره یادگیری ریاضی» و «مقیاس راهبردهای خود نظم دهی انگیزشی» نیز به کار گرفته شد و شواهد حاصل، بیانگر اعتبار و روایی نمرات این مقیاس ها بود. تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس باورهای انگیزشی درباره ریاضی، از هفت عامل خود کفایتی، ارزش تکلیف، اضطراب امتحان، باورهای مهار یادگیری، جهت گیری هدف تسلط، جهت گیری هدف عملکرد - گرایشی و جهت گیری هدف عملکرد - اجتنابی تشکیل شده است. ضرائب آلفا کرونباخ برای مولفه های مذکور از 0.53 و 0.83 متغیر بود. این ضرائب برای پنج زیر مقیاس خود نظم دهی انگیزشی مشتمل بر ارتقا علاقه، صحبت درونی تسلط، صحبت درونی عملکرد، خود پاداش دهی و مهار محیطی بین 0.73 تا 0.88 نوسان داشت. تحلیل های رگرسیونی نشان داد که در میان دانش آموزان تیزهوش، هر یک از راهبردهای خود نظم دهی انگیزشی به وسیله ابعادی از باورهای انگیزشی درباره یادگیری ریاضی، پیش بینی می گردد و الگوی این روابط در تمام موارد از وضعیت یکسانی تبعیت نمی کند. نتایج مبین آن بود که جهت گیری هدف تسلط، سهم تعیین کننده ای در استفاده تیزهوشان از راهبردهای خود نظم دهی انگیزشی برای فراگیری ریاضی دارد، حال آن که جهت گیری هدف عملکرد - اجتنابی هیچ یک از راهبردهای خود نظم دهی انگیزشی را پیش بینی نمی کند. این یافته ها در پرتو نتایج مطالعات پیشین مورد بحث قرار گرفت و از کاربردهای آن در آموزش ریاضی به تیزهوشان سخن به میان آمد.